تصور کنید در یک آزمون کوتاه از شما بپرسند: «اولین سریال اورجینال نتفلیکس چه اثری بود؟» بیشتر افراد بدون درنگ به سریالهای نتفلیکس مثل House of Cards یا Orange Is the New Black اشاره میکنند. اما اگر چنین پاسخی در ذهن دارید، باید بگوییم که سخت در اشتباه هستید. برای طرفداران قدیمی نتفلیکس، نام Lilyhammer آشناست؛ سریال نروژی در ژانر جنایی-کمدی که به عنوان اولین سریال نتفلیکس منتشر شد و مسیر جدیدی از تولید سریال را در دنیای سینما رقم زد.
امروزه لیست سریالهای نتفلیکس به خوبی این موضوع را ثابت میکند که این پلتفرم، جایگاه خود را به عنوان بزرگترین شبکه استریمینگ جهان تثبیت کرده است. درست است که بخش عمدهای از این آثار کیفیتی تحسین برانگیز دارند و برخی به آثار ترند دنیای سینما بدل شدهاند؛ اما در این میان سریالهایی نیز وجود دارند که بیش از حد به آنها توجه شده است یا به اصطلاح به سریال های اورریتد(Overrated) بدل شدهاند. اینکه یک سریال اورریتد باشد یا بیش از حد ممکن به آن توجه شود، چنین موضوعی به معنای بیکیفیت بودن آن نیست؛ بلکه شاید بتوان اینگونه مطرح کرد که برخی سریالهای نتفلیکس درمورد ارزش آنها اغراق شده است. به همین جهت در این بلاگ پست از مجله سینمایی مستر دیالوگ، به سراغ لیست سریال های نتفلیکس میرویم که بیش از حد ممکن به آنها توجه شده است.
سریال The Crown
- سال پخش: 2016
- تعداد فصل: 6 فصل
- امتیاز(IMDB): 8.6 از 10
فرقی نمیکند که قصد داشته باشیم تا درمورد لیست سریال های برتر نتفلیکس صحبت کنیم یا آنکه اشارهای به آثار نتفلیکس داشته باشیم که بیش از حد مورد توجه واقع شدهاند، در هر صورت بر هیچ کس پوشیده نیست که سریال The Crown جزو آثار تماشایی و ارزشمند پلتفرم نتفلیکس محسوب میشود.
همه ما باور داریم که سریال های تاریخی اگر به درستی ساخته شوند، همیشه گزینهای عالی برای تماشای آخر هفته محسوب میشوند و سریال The Crown دقیقاً همین ویژگی را دارد. این سریال به کارگردانی پیتر مورگان، زندگی ملکه الیزابت دوم را روایت میکند. دقت در جزئیات و تحقیقهای گسترده مورگان پیرامون زندگی ملکه الیزابت دوم باعث شده است تا داستان زندگی الیزابت دوم به شکلی نزدیک به واقعیت به تصویر کشیده شود.
با وجود ارزشهای هنری و تاریخی که سریال The Crown در میان لیست سریال های نتفلیکس دارد، گاهی بیش از اندازه کند و کسالت بار به نظر میرسد؛ بهخصوص اگر شما علاقه چندانی به زندگی ملکه بریتانیا نداشته باشید، چنین اثری به شدت میتواند شما را خسته کند. بیشک هنرمندی بازیگران، بهویژه نقش آفرینی درخشان و اثرگذار الیزابت دبیکی در نقش پرنسس دایانا، در کنار فیلمبرداری بینقص، نقاط قوت انکارناپذیر این اثر محسوب میشوند؛ اما ریتم سنگین و روایت کند سریال، بارها تماشاگر عادی را به سمت انتخابی دیگر سوق میدهد.
بنابراین اگر علاقهای به خاندان سلطنتی انگلستان نداشته باشید، احتمالاً این سوال برایتان ایجاد میشود که چرا باید چنین اثری را دنبال کرد؟ حقیقت آن است که سریال The Crown بیش از هر چیز برای مخاطبان علاقمند به فیلم های تاریخی ساخته شده و همین نکته موجب شده برخی آن را جزو سریال های اورریتد نتفلیکس بدانند، در حالی که برخلاف این سریال، آثار دیگری مثل Bridgerton سرگرمکنندهتر به نظر میرسند.
سریال Santa Clarita Diet
- سال پخش: 2017
- تعداد فصل: 3 فصل
- امتیاز(IMDB): 7.8 از 10
البته حدس میزنیم که درمورد سریال Santa Clarita Diet کمتر شنیده باشید. خب بگذارید برای معرفی این سریال داستان را اینگونه تصور کنید: یک مشاور املاک هستید که تمام دغدغهتان فروش خانه و تأمین مخارج خانواده است. اما یک روز همهچیز به یک باره بهم میریزد؛ شما متوجه میشوید که به زامبی تبدیل شدهاید و عطش عجیبی برای خوردن گوشت انسان دارید! طبیعی است که خانوادهتان از این تغییر ناگهانی وحشتزده شوند. این ایدهی متفاوت، محور اصلی سریال Santa Clarita Diet است! این سریال کمدی- ترسناک جزو متفاوت ترین اثار در میان لیست سریال های جدید نتفلیکس محسوب میشود که با بازی درو بریمور و تیموتی اولیفانت طی سه فصل پخش شد.
هرچند ایده تبدیل یک انسان عادی به زامبی گوشتخوار در سریال Santa Clarita Diet خلاقانه و متفاوت به نظر میرسد، اما با وجود بازیگران قدرتمند و شوخیهای جذاب، چیزی که بیش از همه به چشم میآید حجم زیاد صحنههای خونین و دل آزار است. برخلاف بیشتر کمدیهای زامبی که خشونت در آنها محدود و قابل تحمل است، اینجا میزان اغراقشدهای از صحنههای چندش آور دیده میشود که میتواند حال تماشاگران را بد کند؛ مگر اینکه از جمله افرادی باشید که به فیلم های زامبی و اسلشر علاقمند باشید. از سوی دیگر، هرچند سریال لحظات خندهدار دارد، اما در مقایسه با دیگر سریال های کمدی نتفلیکس، طنزش سطحیتر و کمرمقتر به نظر میرسد. در نهایت، گرچه Santa Clarita Diet اثری قابل قبول بود، اما بهتدریج به حاشیه رانده شد و این فراموشی بیدلیل نیست.
سریال نتفلیکس Dead to Me
- سال پخش: 2019
- تعداد فصل: 3 فصل
- امتیاز(IMDB): 7.9 از 10
معمولاً تراژدیها و اتفاقات تلخ در زندگی شخصی الهام بخش آثار کمدی نیستند؛ اما لیز فلدمن در سال ۲۰۱۹ تلاش کرد با نگاهی تازه، این مضمون تلخ را در قالب ژانر کمدی سیاه بازآفرینی کند و حاصل آن سریال تحسین شده Dead to Me بود. این درام کمدی با هنرنمایی کریستینا اپلگیت و لیندا کاردالینی، سرگذشت دو زن را به تصویر میکشد که هر یک عزیزی را از دست دادهاند؛ جِن (اپلگیت) همسرش را در تصادف رانندگی از دست داده و جودی (کاردالینی) با مرگ ناگهانی نامزدش بر اثر حمله قلبی روبهرو شده است.
در فصل اول، همه چیز سرگرمکننده و جذاب بود و رابطه میان اپلگیت و کاردالینی فضای خوبی را ایجاد کرده بود. اما در فصل دوم، داستان دیگر جذابیت سابق را نداشت؛ علت آن را شاید بتوان در این موضوع جستوجو کرد که فصل دوم با همه گیری کرونا همزمان شده بود و چون بسیاری از افراد، عزیزان خود را از دست داده بودند دیگر شوخی با از دست دادن چندان ایده جالب و جذابی به نظر نمیرسید. اگرچه این دو بازیگر همچنان لحظات خندهآوری خلق میکردند، اما شوخی با غم و اندوه نمیتواند دوام طولانی داشته باشد.
هرچند درنهایت باید گفت که سریال Dead to Me از جانب بسیاری از مخاطبین از جمله افرادی که به سبک و سیاق فیلم های نتفلیکس علاقه دارند، مورد تحسین قرار گرفت. با این حال به باور ما در همان دوران سریال های کمدی دیگری مانند Schitt’s Creek و What We Do in the Shadows در اوج خود بودند و از نظر بسیاری، بامزهتر به نظر میرسیدند. در مجموع، Dead to Me سریالی خوب است اما آن را میتوان یکی از سریال های اوررید نتفلیکس در چند سال اخیر دانست.
Big Mouth از لیست سریال های نتفلیکس
- سال پخش: 2017
- تعداد فصل: 8 فصل
- امتیاز(IMDB): 7.8 از 10
Big Mouth بهعنوان یکی از طولانیترین سریال های تینیجری نتفلیکس، همواره تحسین منتقدان را بهدست آورده است؛ بهویژه این سریال برای نگاه طنزش به دوران بلوغ در میان مخاطبین و منتقدین شناخته میشود. اما آیا واقعاً این اثر شایسته اینهمه تحسین است؟ شخصاً ما هر بار که تلاش کردیم با این سریال ارتباط برقرار کنیم، نتوانستیم آنطور که باید جذبش شویم و صرفا برای به اتمام رساندن سریال ادامه دادهایم. در واقع چندین بار به آن فرصت دادیم، اما هیچگاه با فضای اثر همراه نشدیم! در واقع به باور ما اگر فردی قصد داشته باشد تا به تماشای فیلم های تینیجری بنشینید، آثار بسیار بهتری وجود دارند که شاید حتی تا به امروز توجه چندانی هم به آنها نشده است.
سریال Big Mouth داستان گروهی از نوجوانان مقطع راهنمایی را دنبال میکند که با یکی از پرچالشترین دوران زندگی، یعنی بلوغ، روبهرو میشوند. مشکل اینجاست که در طول روایت، شخصیتها با مسائلی درگیر میشوند که معمولاً در سریال های تینیجری نتفلیکس یا فیلم های تینیجری کمتر به تصویر کشیده میشوند و همین موضوع باعث شده تا داستان برای تماشاگر تجربهای غریب و حتی ناخوشایند رقم بزند. به همین دلیل شاید نتوانید خیلی با چنین سریالی همراه شوید. با این حال، باید اذعان کرد که تحسینهای فراوان در ارتباط با این اثر بیدلیل نبود؛ نیک کرول نابغهای در عرصه کمدی است و به سادگی توانسته تا روایتی کمدی از دنیای نوجوانی و دوره بلوغ را با تصویر پردازیهایی ساده اما چشم نواز به تصویر بکشد. با این وجود با تمام توضیحاتی که دادیم، همچنان این پرسش باقی است که چرا باید چنین مضامین حساس و بزرگسالانهای از دریچه نوجوانان راهنمایی روایت شوند؟!
سریال The Sandman
- سال پخش: 2022
- تعداد فصل: 2 فصل
- امتیاز(IMDB): 7.7 از 10
نیل گیمن در سال ۱۹۸۹ کمیک معروف The Sandman را پدید آورد؛ عنوانی که در دهه نود میلادی به اوج محبوبیت رسید و الهامبخش فضای تاریک و واقعگرایانهای شد که بعدها در آثار سینمایی و تلویزیونی دیسی از این مجموعه کامیک بوک الهام گرفته شد. با گذشت بیش از سه دهه، نتفلیکس در سال ۲۰۲۲ به سراغ گیمن رفت تا نسخهای تلویزیونی از این کمیک را تولید کند. بدین ترتیب سریال The Sandman شکل گرفت؛ اما برخلاف انتظارات بالا، خروجی اثری کاملا قابل قبول نبود و به باور ما بیش از حد مورد تحسین مخاطبین قرار گرفت.
ماجرای The Sandman از سال ۱۹۱۶ آغاز میشود؛ جایی که مورفیوس در یک مراسم جادویی به اسارت درمیآید و تا سال ۲۰۲۲ در بند میماند. رهایی او مارمویتی بزرگ را به همراه دارد: او وظیفه دارد تا نظم را به دنیای رویاها بازگرداند! در نگاه نخست، همهچیز خیرهکننده به نظر میرسد؛ بازیگران عملکردی عالی دارند و جلوههای ویژه چنان چشمنوازند که تحسین منتقدان را برانگیختند.
مشکل اصلی در روایت این سریال علمی تخیلی نهفته است. داستان به دلیل ساختار آنتولوژی که دارد، انسجام کافی نداشته و بار سنگینی بر دوش قصه میگذارد. اگر تنها به نمایش بصری و بازیها دل ببندیم، این سریال شایسته ستایش و بارها تماشا کردن است؛ اما برای مخاطبانی که داستان برایشان اصل ماجراست، سریال The Sandman از بین لیست سریال های برتر نتفلیکس شاید بیش از اندازه تحسین شده باشد و حتی ممکن است مخاطب را در قسمتهایی ناامید کند.
سریال Money Heist
- سال پخش: 2017
- تعداد فصل: 5 فصل
- امتیاز(IMDB): 8.2 از 10
یکی از برگهای برنده نتفلیکس نسبت به سایر شبکههای استریم این است که توانایی تولید سریالهای بین المللی را دارد. یکی از سریالهایی که به زبان غیر انگلیسی تولید شد، سریال اسپانیایی Money Heist است. هرچند این اثر بهعنوان درامی جنایی و پرتعلیق توانسته تماشاگران زیادی را مجذوب کند، اما شاید همین تحسینهای بیش از اندازه و درنظر نگرفتن نقاط ضعف سریال باعث شده تا مانی هایست به یکی از اورریتد ترین سریال های نتفلیکس تبدیل شود. این سریال که به دست آلکس پینا خلق شد، داستان مردی ناشناس با لقب «پروفسور» را دنبال میکند؛ فردی که گروهی را برای انجام سرقتی بزرگ از ضرابخانه سلطنتی اسپانیا گرد هم میآورد و در ادامه، ماجراجویی به سرقت از بانک اسپانیا نیز کشیده میشود.
اگر از سریال های نتفلیکس لذت میبرید، شاید بد نباشد به تماشای مینی سریال های نتفلیکس بنشینید.
Money Heist در میان سریال های نتفلیکس بیش از هر چیز به جهت داستان پردازی متفاوت خود شناخته میشود؛ روایتی که تلاش میکند همهچیز را در قالبی شبیه به فرآیند یک سرقت واقعی به تصویر بکشد تا تماشاگر حس کند واقعا در دل چنین فضای هیجان انگیزی حضور دارد. اما واقعیت این است که چنین رویکردی پیشتر هم امتحان شده و نوآوری خاصی به همراه ندارد!
سازندگان سریال بهجای بازآفرینی خلاقانه ژانر سرقت، سریال را تقریبا مشابه سریال های سرقت و فیلم های جنایی معروف تاریخ سینما فیلم برداری کردهاند. از همین رو، میتوان گفت نتفلیکس در تبلیغ آن کمی زیادهروی کرده است. البته این بدان معنا نیست که Money Heist اثری ضعیف است؛ بلکه همچنان ارزش تماشا دارد و میتواند برای یک آخر هفتهی پرهیجان گزینهای عالی باشد. اما اگر واقع بینانه نگاه کنیم، خط داستانی آن تفاوت چندانی با سریالهای معمولی مانند FBI از شبکه CBS ندارد و همین موضوع سبب میشود در نهایت آن را یکی از سریال های اورریتد چند سال اخیر بدانیم.
سریال Squid Game
- سال پخش: 2021
- تعداد فصل: 3 فصل
- امتیاز(IMDB): 8 از 10
سپتامبر ۲۰۲۱، لحظهای بود که جهان سینما با انتشار سریال Squid Game به یک قبل و بعد تقسیم شد! میلیونها تماشاگر در سرتاسر جهان جذب تماشای این سریال کرهای شدند و دیگر فرقی نمیکرد که پیشتر آیا به تماشای سریال های کره ای نشسته بودید یا نه، به هر روی اسکویید گیم سریالی بود که میتوانست نظرتان را جلب کند.
داستان سریال ساده اما تکاندهنده بود: جمعی از افراد ورشکسته و ناامید به جزیرهای دورافتاده برده میشوند تا در مجموعهای از بازیهای کودکانه برای بردن جایزهای عظیم رقابت کنند. اما در این بازیها یک قانون وحشتناک وجود دارد؛ باخت برابر است با مرگ. شخصیتها و داستان پردازی در فصول اول به شکلی بود که هر قسمت با هیجان منحصر به فردی همراه بود. تقریبا برای هر مخاطبی این موضوع که چه کسی درنهایت در این بازی مرگبار زنده خواهد ماند جالب و شگفت انگیز بود.
اگر از حق نگذریم، بدون شک و بیاغراق نخستین فصل Squid Game را میتوان شاهکار تلویزیونی دانست؛ روایتی نوآورانه که توانست هر مخاطب سینمایی با هر سلیقهای را مجذوب خود کند. اما قانون نانوشته دنیای سرگرمی بار دیگر خود را نشان داد: موفقیت بزرگ اولیه این سریال، بهانهای برای ادامه ساخت آن شد، حتی در جایی که نیازی به ادامه ساخت سریال نبود، سازندگان تصمیم گرفتند تا با خلق اسپین آف، پول بیشتری به جیب بزنند.
در حقیقت، Squid Game برای یک فصل طراحی شده بود و افزودن دو فصل دیگر آن را به مسیری کشاند که ایدهی اصلی را بیش از اندازه کش داد. هرچند بازیها همچنان در سطحی عالی قرار داشتند و با نقدهای مثبتی هم همراه شد؛ اما باید پرسید چند نفر در آینده از فصلهای دوم و سوم یاد خواهند کرد؟ پاسخ روشن است: تعداد بسیار کمی از مخاطبین. این مجموعه میتوانست بهعنوان یکی از خلاقانهترین و بهترین سریال های نتفلیکس کره ای در تاریخ ماندگار شود؛ اما اکنون بهناحق در فهرست سریال های بیش از حد ستایش شده نتفلیکس قرار گرفته است.
منظور از اورریتد چیست؟
واژهی اورریتد (Overrated) در نقد فیلم و سریال به اثری اطلاق میشود که بیش از ارزش واقعیاش مورد تحسین، تبلیغ یا توجه قرار گرفته است. به بیان ساده، وقتی یک فیلم یا سریال آنقدر در میان رسانهها و مخاطبان برجسته میشود که انتظاری فراتر از کیفیت واقعیاش شکل میگیرد، میگوییم آن اثر اورریتد است.
اورریتد بودن به معنای ضعیف بودن اثر نیست؛ بلکه به شکاف میان تبلیغات و ستایشهای افراطی و واقعیت درمورد کیفیت سریال اشاره دارد. برای مثال، ممکن است سریالی بازیگران برجسته یا جلوههای ویژه چشمگیر داشته باشد و همین موضوع باعث شود منتقدان یا شبکههای اجتماعی توجه زیادی به آن نشان دهند. اما اگر داستان، ریتم یا شخصیتپردازی آن ضعیف باشد، تماشاگر پس از دیدن، متوجه میشود که این حجم از تعریف و تمجید چندان منطقی نبوده است.
در صنعت سرگرمی، اورریتد بودن به دلایل مختلفی اتفاق میافتد:
- تبلیغات گستردهی پلتفرمها،
- موفقیت فصل اول و ساخت بیدلیل ادامه سریال،
- همراه شدن اثر با یک موج اجتماعی و فرهنگی.
همهی موارد گفته شده میتوانند یک سریال را در سطحی بالاتر از شایستگی واقعیاش مطرح کنند. در مقابل، اصطلاح آندریتد (Underrated) به آثاری اشاره دارد که کمتر از شایستگیشان دیده یا تحسین میشوند. بنابراین، اورریتد بودن الزاماً منفی نیست؛ بلکه بیشتر هشداری است برای مخاطب که با انتظارات واقعیتری سراغ تماشای یک اثر برود.
در نتیجه، وقتی میگوییم یک سریال اورریتد است، به این معناست که ارزش سرگرمکننده یا هنری آن پایینتر از میزان شهرت و تبلیغاتی است که دربارهاش صورت گرفته است.
جمع بندی
در این بلاگ پست از مجله سینمایی مستر دیالوگ به بررسی 7 تا از سریال های نتفلیکس پرداختیم که با وجود محبوبیت و تحسین گسترده، بیش از اندازه درمورد کیفیت آنها بزرگنمایی شدهاند. از The Crown و Santa Clarita Diet گرفته تا Dead to Me، Big Mouth، The Sandman، Money Heist و حتی پدیدهای چون Squid Game، همه نشان دادند که موفقیت تجاری یا نقدهای مثبت همیشه به معنای بینقص بودن یک سریال نیست. برخی آثار به دلیل کشدار شدن داستان، روایت کند یا اغراق در تبلیغات، نتوانستند آنطور که باید ماندگار شوند. حالا نوبت شماست که در بخش کامنتها برای ما بنویسید که به نظر شما کدام یک سریال های نتفلیکس اورریتد محسوب میشوند؟ منتظر نظرات ارشمند شما عزیزان هستیم؛ و اگر از دوست داران فیلمها و سریال های جدید نتفلیکس هستید، سایر بلاگهای مستر دیالوگ را دنبال کنید.
| منبع: کولایدر |








به نظر منم واقعا اسکویید گیم دیگه خیلی اورریتده.
به جاش آلیس در سرزمین مرزی رو ببینین واقعا خوبه. نمیدونم چرا به اندازه اون هیچوقت صدا نکرد.
آلیس در سرزمین مرزی بسیار سریال خوبیه و موافقم که کمتر نسبت به اسکویید گیم بهش توجه شده. با اینکه هر دو فضای بتل رویال رو دارن.