تاکنون منتقدان بسیاری درباره فیلم باربی نوشتهاند و ما با رویکردهای متفاوتی درباره این فیلم مواجه شدهایم. باید گفت آنچه در نقد فیلم باربی بیشتر به چشم میآید و اکثر منتقدان نیز درباره آن بحث کردهاند مقوله فمینیسم است. اما آیا فیلم باربی و کارگردان آن، گرتا گرویگ، توانستهاند تا به شکل درستی، حرفشان را درباره فمینیسم بیان کنند؟ در ادامه به بررسی فیلم باربی و تحلیل این پرسش میپردازیم و تلاش میکنیم در معرفی فیلم Barbie همه ابعاد آن را مورد توجه قرار دهیم. با مجله مستر دیالوگ همراه باشید.
معرفی فیلم Barbie
- باربی/ Barbie
- ژانر: کمدی رمانتیک
- کارگردان: گرتا گرویگ
- بازیگران: مارگو رابی، رایان گاسلینگ، ویل فرل، سیمو لیو، آمریکا فررا
- امتیاز در IMDb : 7.1
کاش ماهیت هنری سینما هم قواعدی داشت تا همه فیلمها با رعایت آن قواعد تبدیل به اثری ارزنده میشدند! اما چه کنیم که نه تنها سینما، بلکه هیچ هنری این چنین نیست. ما با رعایت یک سری قواعد مشخص نمیتوانیم به هنر دست یابیم؛ اما با استفاده از یک سری حقهها در صنعت سینما، میتوانیم فیلم خود را تبدیل به یک فیلم پرفروش کنیم! شاید استفاده از بازیگران معروف و جوان نتواند فیلم ما را تبدیل به یک اثر هنری کند، اما میتواند در جنجالی شدن آن اثرگذار باشد! یا شاید استفاده از یک سری مفاهیم و شعارها در تبدیل فیلم به یک اثر هنری نقشی نداشته باشد، اما قطعا در جلب کردن نظر منتقدان و همچنین افکار عموم نقش بسزایی دارد.
داستان فیلم باربی
داستان فیلم باربی از آنجا آغاز میشود که باربی (با بازی مارگو رابی) که در باربیلند زندگی میکند با فکر کردن به مسائلی مانند مرگ و ترس دچار بحران میشود. او به مرور زمان متوجه میشود که جهان پیچیدهتر از آنچه است که تا کنون تصور میکرده است! این افکار تاریک باعث میشوند او از باربیلند به دنیای واقعی بیاید و با چالشهایی از جنس دنیای واقعی روبهرو شود.
بیشتر بخوانید: معرفی انیمیشن های باربی از ابتدا تا به امروز
طراحی صحنه فیلم باربی
درباره طراحی صحنه فیلم باربی باید گفت که این فیلم از طراحی صحنه وجلوههای بصری خوبی برخوردار است. با اینکه یک رنگ غالب در فیلم وجود دارد اما فیلم طیف گستردهای از رنگها را در طراحی بصری خود استفاده میکند که در نوع خود جذاب و چشمنواز است. فیلم باربی از لحاظ اجرایی فیلم تحسینبرانگیز است چراکه تیم سازنده روی کوچکترین جزئیات آن مانند حرکت باربیها در باربیلند که انگار توسط یک بچه در دنیای واقعی حرکت دادهمیشوند هم کار کردهاند. پس در نقد فیلم باربی باید گفت که این اثر سینمایی با توجهای که روی جزئیات و طراحی صحنه کرده از نظر اجرایی فیلمی خوشساخت و قابل تأمل است.
آیا فیلم از لحاظ محتوا هم حرفی برای گفتن دارد؟!
فیلم باربی اثری سینمایی است که میتوان از آن بهعنوان ضعیفترین اثر ، گرتا گرویگ، یاد کرد. فیلمهای Lady Bird و Little Women از فیلمهای شاخص گرتا گرویگ هستند؛ فیلمهایی که در آنها فیلمساز مشخصا به موضوع فمینیسم پرداختهاست. گرتا گرویگ در فیلم باربی نیز در پی همان مفهوم فمینیسم بود؛ اما نتوانست آنطور که باید این مفهوم را به رخ بکشد.
Lady Bird و Little Women فیلمهایی بودند که در آنها عقیده کارگردان مشخص بود و کارگردان حرفش را به وضوح در آنها بیان میکرد. هرچند که خیلی از منتقدان به این فیلمها برچسب شعارزدگی زدند؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که کارگردان به خوبی از پس بیان حرف و عقیده خود در این فیلمها برآمده بود.
ولی فیلم باربی که جدیدترین اثرگرتا گرویگ است، حتی مسئله شعارزدگی هم ندارد! چراکه اصلا نمیداند میخواهد چه بگوید و نتوانسته آنطور که شایسته است از پس بیان حرف اصلی خود بربیاید! داستان فیلم باربی جهانبینی مشخصی ندارد! میخواهد همه موضوعات روز دنیا را پوشش دهد و از این جهت فراموش میکند که هر فیلم باید یک حرف اصلی برای گفتن داشتهباشد.
فیلم باربی که جدیدترین اثرگرتا گرویگ است، حتی مسئله شعارزدگی هم ندارد!
وقتی میگوییم فیلم از پس بیان حرف خود برنیامده و جهانبینی خاصی ندارد به این معنی نیست که ما با عقاید و جهانبینی فیلمساز مشکل داریم! بلکه صرفا به این معنی است که فیلمساز آنگونه که شایسته است از پس بیان عقیده خود در این فیلم بر نیامده و مدام از این شاخه به آن شاخه پریدهاست! چنین چیزی همانند شخصیت اصلی فیلم، باربی است که مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد و کاملا گیج به نظر میرسد!
دنیایی آمیخته از گیجی و سرگردانی
در نقد فیلم باربی، ما با یک عدم تعادل در لحن سروکار داریم. فیلم باربی در بسیاری از سکانسها تلاش میکند با شوخی کردن سرگرم کننده و مناسب همه سنین باشد، اما ناگهان با زدن حرفهای سنگین و پیش کشیدن یک سری مفاهیم به فیلمی برای بزرگسالان تبدیل میشود. البته فیلمساز تلاش کرده این مفاهیم و تغییر لحن از شوخی به جدی را پشت بازی اغراق شده بازیگران بهخصوص مارگو رابی پنهان کند و اتفاقا گاهی موفق هم شده!
برای مثال در جایی از فیلم شنیدن کلمات قلمبه سلمبه از زبان مارگو رابی به فضا المانهای کمدی گونه میبخشد اما در جایی دیگر با لحنی جدی، صحبتهایی درباره جهان واقعی گفته میشود که با آنچه پیش از این دیدیم در تضاد است.
در نقد فیلم باربی باید گفت این فیلم حتی در سکانسهایی علیه خودش هم به پا میخیزد و خلاف خودش و عقاید جاری در فیلم عمل میکند. حتی در سکانسهایی که میتوانید برداشتهای متفاوتی از لحن آنها داشته باشید، در فیلم مورد خیانت قرار میگیرند! چراکه در چند سکانس بعد با یک برداشت متفاوت روبهرو خواهید شد! برای مثال در شروع فیلم یک تبلیغ از شرکت Mattel میبینید که در آن از عروسکهای باربی و تاثیر آنها در تکامل دخترهای جهان گفته میشود. اگر این قسمت از فیلم را طعنهای نسبت به شرکت Mattel در نظر بگیریم در ادامه فیلم با تضاد روبهرو خواهیم شد! چراکه در ادامه فیلم گفته میشود که هر نوع باربیای در جهان وجود دارد و هر زنی میتواند باربی مختص به خودش را داشته باشد. بنابراین اثر گرویگ اصلا یک نقد جدی به شرکت Mattel و جریانسازیهای آن نیست. این فیلم بیشتر از آنچه فکرش را بکنید تبلیغی بزرگ برای این شرکت است؛ چراکه با همین انتقاد شرکت Mattel بیش از پیش بر سر زبانها افتاد! از طرفی در فیلم میبینیم که از شرکت Mattel انتقاد میشود و از طرفی سازنده باربی مانند یک الهه مورد ستایش قرار میگیرد! اینها البته همه تضادهای موجود در فیلم نیست!
شخصیت پردازی فیلم باربی
تضاد بزرگ دیگر در شخصیتپردازی کن با بازی رایان گاسلینگ است. او که نماینده مردان در فیلم باربی است، شخصیتش به طور ناگهانی عوض میشود! در آغاز فیلم کن شخصیتی مظلوم است. او مانند دیگر مردان در باربیلند سرخورده و مظلوم است؛ اما ناگهان به دشمن اصلی و نمادی برای مردسالاری مطلق بدل میشود.
انگار گرتا گرویگ در چنین جایی از داستان فیلم باربی درنظر گرفته است که غیر از گفتن از مردان مظلوم باید از نظام مردسالار هم حرف بزند و برای هردوی این مفاهیم از شخصیت کن استفاده کردهاست!
سخن نهایی
در آخر باید گفت که فیلم باربی بزرگترین تبلیغی است که میتوانستید آن را ببینید! این فیلم به بهانه انتقاد از شرکت Mattel مطمئن میشود که اسم آن تا مدتها در خاطرتان بماند. از طرفی از مدیران این شرکت انتقاد میکند و از طرفی سازنده عروسک باربی را ستایش میکند! البته گرتا حواسش هست که انتقاد از برخی مسائل و اشاره به آنها به سیاستهای شرکت ضربهای نزند! این شرکت با این انتقادها از خود در برابر انبوه اتهامات فمنیستها دفاع میکند و با این کار همچنان شما را تشویق میکند که عروسکهای باربی را بخرید چراکه آنها دیگر محدود به یک سری الگوی از پیش تعیینشده نیستند و برای هر دختری یک باربی بهخصوص وجود دارد که بازتابی از شخصیت اوست! به چنین چیزی میگویند یک تبلیغ کارآمد در دنیای مدرن! پس بیایید برویم عروسکهایمان را بخریم و جیب شرکت Mattel را پرپولتر کنیم.
دیدگاه کاربران (1 دیدگاه)